دوباره فصل تعطیلات آغاز شده است، بسیار ی از ما نمی دانیم که این تعطیلات را دوست داریم یا از آن متنفر هستیم؟ بعضی از افراد فقط آن را طی می کنند. در تعطیلات ما خرید می کنیم، به مهمانی می رویم، شاخ و برگ های درخت را هَرَس می کنیم، دکوراسیون منزلمان را تغییر می دهیم، بسته هایمان را پست می کنیم، نامه می نویسیم و یا کارت پستال می فرستیم. ما می خوریم و میاشامیم و پول خرج می کنیم. ولی دلیل این کارهایمان را نمی دانیم. حداقل من درباره خودم و اطرافیانم این موضوع را مشاهده می کنم که ما تمام جشن و پایکوبی ها را فقط به این دلیل انجام می دهیم، که فکر می کنیم حتما باید انجام شود، نه اینکه واقعا دلمان بخواهد. ما این فعالیت ها را از روی اراده خود انجام نمی دهیم. برخی از ما نوعی احساس ناخوشایندی داریم که خودمان را متعهد می کنیم که این اعمال را انجام دهیم. اگر ما با این آیین ها و سنت ها همگام نشویم، نوعی احساس گناه داریم. اما اندکی صبر کنید و از خودتان بپرسید: “چرا این کارها را انجام می دهیم؟” این سوال زمینه ای برای سوال دقیق تر دیگر است که “اگر این فعالیت ها انجام نشود، چه اتفاقی میوفتد؟”.چه به آن اعتقاد داشته باشید چه نه، در پشت این فعالیت های که می خواهیم انجام دهیم، گفت و گوهایِ ذهن ناخوداگاه ما وجود دارد. این گفت و گوها با احساسات آسیب پذیری همراه هستند. شاید شما بتوانید ارتباط آن را کشف کنید، مهمانی را به یاد بیاورید که به آن دعوت شده¬ایدوحس مبهمی درباره شرکت در آن دارید. شاید شما خیلی مشغله دارید و یا خیلی خسته¬اید، و یا زمان آن مهمانی با کارهای دیگرتان تداخل دارد، شاید شما از میزبان خوشتان نمی آید و یا می دانیدکه میزبان هم شما را دوست ندارد. ممکن است همسر سابق یا دوست سابق تان، و یا رئیس تان نیز دعوت شده باشند و شما دوست نداریدکه با آنها مواجه شوید. این مسائل شما را نگران میکند. اگر من به این مهمانی نروم، شاید من را از گروه دوستی شان خارج کنند؟آیا دوستان و خانواده واقعا من را دوست دارند، یا من باید با پذیرش و شرکت در فعالیت های آنها، عشق و محبت شان را به دست بیاورم؟ اگر به این مهمانی نروم میزبان و یا دوستانم فکر می کنند که من دعوتشان را رد کرده ام؟ دلایل بسیار وجود دارد که ما دوست نداریم در آن مهمانی شرکت کنیم، این به چه معناست؟؟ اگر من تمایلی ندارم که به مهمانی بروم، این به این معنی است که من ضعیف هستم و نمی توانم مشکلاتم را حل کنم؟ و یا من فقط به فکر خودم هستم؟ این لیست ادامه دارد…..
من فکر می کنم که فصل تعطیلات، این تفکرات را تحریک می کند. تعطیلات باعث می شود که ما با دوستان و خانواده ارتباط بیشتری داشته باشیم حتی اگر دوست نداشته باشیم. در واقع احساسات ونوستالژی هایی را زنده می کند که اصلا وجود خارجی ندارند. ما به صورت ذهنی دوست داریم در این تجمعات شرکت کنیم، تا به صورت کامل توسط آن جمع، پذیرفته شویم. ما دوست داریم از آنها عشق دریافت کنیم ومورد محبت آنها باشیم، چون همه می دانند محبت و عشق بهترین هدیه برای ماست. و نگرانیم که اگر کوتاهی کنیم همه چیز از بین برود. درمیان تمام این اتفاقاتی که در اطراف ما می افتد، من فکر می کنم ما آنچه را که همیشه به دنبال آن هستیم را از دست می دهیم. و آن “لذت از تعطیلات” است. من فکر می کنم دلیل اصلی لذت در تعطیلات در آرامش ذهن ما نهفته است. این آرامش ذهنی از طریق دستیابی به یک موقعیت خوب، به وجود نمی آید بلکه با درک خوبی ها در جایگاهی که داریم حاصل می شود، هر چند که این جایگاه کامل نباشد.
بهترین فیلم ها وداستان های که در تعطیلات پخش می شود، به سبک کلاسیک وباستانی نزدیک می شود، چون آنها درباره افراد واقعی هستند که درگیر اصولِ زندگی شده اند. و در این نوع زندگی عشق و امید و صلح متولد می شود. ما خوبی ها را در تمام جنبه های این زندگی که آنقدرها هم شگفت انگیز نیست، حس می کنیم.
شاید امسال، به رغم تمام مشغله هایی که داریم، زمانی را برای اندیشیدن پیداکردیم. زمانی برای تشکر هدیه های که دریافت کردیم، و این هدیه ها را از صمیم قلب میان همه قسمت کنیم، تا نا امیدی ها و غمِ از دست دادن را التیام ببخشیم، و قدرتی پیدا کنیم تا با مشکلات پیش رویمان مقابله کنیم .
Jennifer Kunst

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *