ما در زمانی زندگی می کنیم که جوامع از یکدیگر تاثیر می گیرند. برای مثال شما لزوما نباید شخص معلولی را بشناسید تا متوجه سنگینی نگاه های مردم و واکنش های آن ها باشید و ببینید که این افراد به کمک و مهربانی احتیاج دارند تا شرایط برابری را با ما تجربه کنند.

این نشانه ی یک جامعه ی پویا است که مردم را با ناتوانمندی ها آشنا کند تا شرایط را برای ناتوانان نیز تغییر دهد.

جوامع پنهان

یک جامعه وجود دارد که نظر من را به خودش جلب می کند. جامعه ای که نمی تواند برای حقش بجنگد و از واکنش های دیگران در عذاب است، این جامعه اساسا با هر شرایطی، چه خوب و چه بد سازگاری پیدا می کند.

می خواهم در مورد کودکان طلاق صحبت کنم.

بعضی از این کودکان از خانه های عالی می آیند، در حالی که برخی دیگر خانواده ای دارند که از آن ها مراقبت می کنند. حتی برخی از آن ها وکیل دارند که از حقوق آن ها دفاع می کند. احتمالا از خودتان می پرسید که این چگونه ممکن است؟ موضوعی که پس از بررسی تعداد زیادی پرونده های روش درمانی متوجه شده ام، این است که در هیچ یک از پرونده ها کودکان خواستارجدایی والدینشان نبوده اند.

آن ها خواستار تغییراتی بوده اند که دشوار، ناگهانی و دلسردکننده بوده است، در حالی که والدین آن ها همیشه سرگرم کار،عصبانی، سرسخت و عبوس هستند و انرژی کمی برای کودکان دارند. آن ها اغلب به دلیل کمبود حمایت در طول دوره ی طلاق انرژی وتوانایی های خود را از دست می دهند.

طلاق موضوع با ارزشی است.

بیایید واقع بین باشیم. من نمی خواهم به عنوان یک جنگجوی اجتماعی صحبت کنم. خیر. طلاق بخش لازمی از دنیای ماست. ما بر روی این سیاره زندگی کوتاهی خواهیم داشت و هر مرد و زنی باید فرصت یافتن صلح و آرامش و عشق را داشته باشد. هیچ موضوعی به بدی این نیست که از خانه به مکانی بروید که در آن عشقی وجود ندارد. دقیقا مثل صدای گچی که بر روی تخته کشیده می شود. تحمل ناپذیر است.

پس بله، اگر ضرر و یا دردی وجود دارد که قابل حل شدن نیست، زوج باید از یکدیگر جدا شوند و اینکه کودکان می بینند که والدینشان برای رسیدن به خوشبختی تلاش می کنند، می تواند برای آن ها سازنده باشد و برای کودکان الگویی می شود که نشان می دهد زندگی با ارزش است و هیچ کس مجبور به زندانی شدن نیست.

دنیای طلاق

مشکل اینجاست که زمانی که دوره ی طلاق آغاز می شود، مردم غرق در دنیایی می شوند که من آن را دنیای طلاق نام گذاری کرده ام. جایی که اغلب قوانین قدیمی وضع نمی شوند.

والدین اغلب زمانی روی بر می گردانند که باید درزندگی بمانند و والدین خوبی باشند و فرزند خود را راهنمایی کنند و این باعث می شود که نتوانند آنچه را که باید در اختیار فرزندانشان قرار دهند.

به یاد داشته باشید که من والدین را متهم نمی کنم ولی تصور کنید که آن ها بعد از جدایی چه احساسی دارند. برخی از آن ها احساس بی بند و باری می کنند، برخی دیگر در مورد پول و هزینه ها وحشت دارند و بعضی از آن ها قرارهای مکرر و روابط جنسی خارج از الگو بر قرار می کنند. برخی از آن ها عصبی می شوند، در حالی که سایرین دچار افسردگی شده و غصه می خورند.

با تصور اینکه طلاق یک ننگ است، دوستان شما را رد می کنند و بعد از رهایی قانونی، به همراه حس ناعدالتی و ناتوانی زندگی خود را می گذرانید.

سوال: آیا این تنها راهی است که می توانید از روابط مقدس و مهرآمیز خانواده تان، یعنی اصلی ترین مکان در جامعه برای عشق و آرامش رها شوید؟ در حقیقت خیر، ولی بهترین راهی است که می توانید انتخاب کنید.

اشتباهات انجام می شوند ولی چه کسی به یاد می آورد؟

با این وجود در میان این همه تغییر و شک شما باید فرزندانتان را معقولانه پرورش دهید.

شما به دلیل اینکه همسرتان عشق جدیدی پیدا کرده است و کاری از شما ساخته نیست عصبانی هستید و می خواهید فرزندتان در کنار خودتان باشد. آیا عادلانه است؟ شاید، اما ممکن است چند سال بعد، فرزندتان به شما بگوید که از اینکه دربین شما قرار گرفته است، ناراحت است.

شما از همسرتان جدا شده اید زیرا پول زیادی از شما می گرفته است، پولی که شما با کار زیاد، سختی و عرق ریختن به دست آورده بوده اید. پس می خواهید به فرزندانتان بگویید که دیگر نمی توانید پولی برای زندگی آن ها خرج کنید زیرا مادرشان تمامی پول شما را خرج کرده است. آن لحظه احساس خوبی دارید ولی در درون می دانید که می تواند برای فرزندتان نابودکننده باشد ولی با این حال آن را به زبان می آورید.

سوال: آیا همسران سابق روز بعد به یاد می آورند که چه صحبتی کرده اند؟

احتمالا خیر؛ فقط می گویند و ادامه می دهند.

سوال: آیا فرزندان به یاد می آورند که چه صحبت هایی شده است؟

بله، شاید برای تمام دوران زندگی.

یک پاسخ: طلاق هوشمندانه

من روش طلاق هوشمندانه را برای کمک به خانواده ها طراحی کرده ام تا بتوانند پروسه ی طلاقشان را کنترل کنند. بعد از انتشار دو کتاب و سال ها کار کردن به عنوان یک شاهد حرفه ای در زمینه ی اختلافات و کار کردن بر روی تعداد زیادی پرونده، روش های متنوعی را پیشنهاد داده ام که درک آنها آنقدرها هم دشوار نیست.

یک رانندگی با سرعت غیر مجاز را در نظر بگیرید، زمانی که یک فرد جریمه های زیادی را در رانندگی می گیرد، دولت دستور می دهد تا شخص دوباره دوره ای بگذراند. پس آن ها از رخ دادن خطر پیش گیری می کنند. به همین دلیل است که می آموزید که چگونه بر روی یخ سر بخورید، ممکن است دور از عقل باشد ولی زندگی شما را نجات می دهد.

بیایید به طلاق، به عنوان یک مشکل سلامتی عمومی نگاهی بیاندازیم.

مردم اشتباهاتی مرتکب می شوند  که بهایش دامنگیر فرزندانشان می شود. راه و روش هایی در جامعه در مورد کمک به طلاق وجود دارد اما به عقیده ی من ما می توانیم از بازیگرها و انیمیشن ها استفاده کنیم تا اشتباهات رایج والدین را در قالب نمایش به آن ها نشان دهیم.

حمایت از بی گناهی کودکان

ما کودکان را به این دنیا آورده ایم و به آن ها پاکی و معصومیت بدهکاریم. مشکلات بزرگسالان به آن ها ارتباطی ندارد، آن ها باید بچگی کنند.

در جریان طلاق، پاکی کودکان درخطراست، اما هنوز می توان از آن ها محافظت کرد.

بیاموزید که چگونه از فرزندتان حمایت کنید و آن ها را درگیر مشکلاتتان نکنید.

نیازهای رشد آن ها را بدانید تا بتوانند زندگی سالم و شادی داشته باشند.

بیاموزید که چگونه با همسر سابق خود ارتباط داشته باشید حتی اگر این را ترجیح نمی دهید.

بیاموزید که چگونه حدود را مشخص کنید، همزمان با اینکه همیشه آماده ی کمک باشید.

در مورد اینکه چه نوع وکیلی مناسب تر است تحقیق کنید. طلاق آسان است ولی چندان رایج نیست.

و اینکه چگونه می خواهید با همسر سابق خود کنار بیایید؟ این بحث یک موضوع جداگانه است.

توانایی فرزندتان را تقویت کنید.

بسیاری از کودکانی که والدینشان سابقه ی طلاق دارند، ضعیف می شوند. این به آن معنا است که اگر فرزندتان به صورت نرمال، توانا بزرگ می شود، کمبود حمایت باعث کاهش اعتماد به نفس اوخواهد شد. این موضوع می تواند با اضطراب ناشی از طلاق والدین همراه شود و بسیار حائز اهمیت است که اطمینان حاصل کنید تا فرزندتان منابعی را که برای موفقیت نیاز دارد، در دسترس داشته باشد.

یک راه برای تقویت توانایی فرزندتان کمک گرفتن از یک روانشناس در طول دوره ی طلاق است. او می تواند فضای امنی را برای بیشتر افکار و نگرانی های خصوصی کودکان فراهم کند. اگر شما و یا همسر سابقتان تحت فشار هستید این می تواند کمک مهمی باشد.

و البته راه دیگری که شما می توانید برای توانمندسازی فرزندانتان در پیش بگیرید این است که توجهی که به آن نیاز دارند و شایسته ی آن هستند را به فرزندانتان بدهید و آن ها را درگیر مشکلات خود نکنید.

کودکان هم همانند افراد دیگر ممکن است به تغییرات شدیدی که در زندگی شان رخ می دهد، واکنش نشان دهند. در بعضی از آن ها تغییراتی منفی ایجاد می شود در حالی که سایر آن ها ممکن است تا جایی که امکان دارد خوب باقی بمانند. متاسفانه در برخی موارد کودک مجبور می شود تا نقش والدین خود را برای خواهران و برادرانش ایفا کند.

توجه به نیازهای فرزندان در این برهه از زمان ضروری و حیاتی است.

طلاق- یک برنامه ی زمانی

بهتر است تا قبل از انجام کاری در مورد آن اطلاعات کامل داشته باشید. دقیقا همانند کاری که ما در پروژه ی طلاق هوشمندانه انجام می دهیم. اگر والدین بیاموزند که چگونه بدون دخالت دادن فرزندان خود به مشکلات خود بپردازند کودکان از این دردسرنجات پیدا می کنند.

اگر یکی از زوجین مجبور است به تنهایی این کار را انجام دهد راه هایی برای موفقیت در آن وجود دارد. اگر فقط یکی از والدین بتوانند این کار را به درستی انجام دهند، می توانند در جهان تغییر ایجاد کنند.

این هدف پروژه ی طلاق هوشمندانه است.

در آمریکا هر ساله دو میلیون نفر از یکدیگر جدا می شوند.

بیایید اثرات طلاق را کاهش دهیم.

مارک بانسچیک

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *