اخیرا” نشریه نیویورک تایمز مقاله ای تحت عنوان ” آیا زوج درمانی مفید است یا نه؟” به چاپ رسانید. این مقاله زمزمه هایی در دفتر کار می ایجاد کرد. مجله KPCC به صورت دقیق تر به بررسی این نوع درمان هم از نظر زوج ها و هم از نظر درمانگر پرداخت. من در هفته وقت زیادی راصرف درمان افراد می کنم، در این میان چند زوج جوان نیز به دفتر من می آیند و من از کار کردن با آنها لذت می برم. واژه­ی”لذت بردن” ممکن است احساس مرا به خوبی نشان ندهد، اما بهرحال من از این کار بسیار لذت می برم. همانطور که در این مقاله ها اشاره شده است، درمانگر باید به صورت فعال درگیر روابط زوجین شود که در مقایسه با فردرمانی، به کار دقیق تر و درگیری بیشتری احتیاج دارد. با اینکه این کار برای من بسیار لذت بخش است، اما بسیار چالش برانگیز است و در برخی موارد حتی من را می ترساند.  زوج درمانی بیشتر از فرددرمانی، به شجاعت نیاز دارد.  در واقع من در زوج درمانی بیشتر به صورت فعالانه عمل می کنم  وخود را درگیر مسائل زوجین می کنم. روانکاو رابرت کاپر(Robert Caper) می گوید یک درمانگر خوب باید تمایل داشته باشد که علت نزاع و اختلافات  بین زوجین را پیدا کند و آن را درک کند. اما در حالت فرد درمانی، بسیار آسان تر است که خودمان را درگیر این اختلافات کنیم. من فکر می کنم در زوج درمانی، باید در همه امور دخالت کنیم، نمی توانیم در حاشیه باشیم، “در واقع باید در آنجا بمانیم”. مخصوصا زمانی که با زوج های حساسی کار می کنیم که به سرزنش هم می پردازند، فرافکنی می کنند، و با هم درگیر هستند، باید سریع وارد عمل شویم، زیرا این رفتارها ممکن است بسیار مخرب باشند. در پروسه درمان این نوع زوج ها، باید قسمتی از وجودتان مانند یک داور باشد تا بتوانید عادلانه قضاوت کنید، و یا در قالب یک مربی باشید که راه درست را به آنها نشان می دهید، و یا در نقش فردی باشید که سخنگوی عشق و محبت است.

من فکر می کنم که در هر زوج درمانی، درمانگر باید بتواند به خوبی مداخله کند. همانطور که کارشناسان اشاره می کنند، بسیاری از زوج درمانی ها به طور موثر و کارامد نیستند- در بخشی از آنها ممکن است درمانگر خیلی انفعالی برخورد کند، و زوجین نتوانند به راحتی از اختلافات خود حرف بزنند. زوج درمانی معایبی نیز دارد، اینکه زوج ها  بعد از مدت زمان طولانی تصمیم می گیرند که درمان را شروع کنند و زمانی زیادی باید صبر کنند تا به نتیجه برسند و در آن زمان ممکن است که دیگر دیر شده باشد و اسیب های زیادی به وجود آمده باشد، و یا  زوج ها به صورت آشکار یا پنهان و به صورت انفرادی به درمانگر مراجعه می کنند تا مشکل همسر خود را حل کنند. روان درمانی، زمانی می تواند مفید باشد که هر دو زوج تمایل داشته باشند که بر روی خودشان و طرف مقابلشان کار شود.

بنابراین چگونه زوج درمانی به زوج ها کمک می کند تا در روابط خود به موفقیت برسند؟

از نظر من سه دستورالعمل اساسی و مهم در این زمینه وجود دارد:

  1. زوج درمانی زمانی به موفقیت می رسد اگر و فقط اگر این شرط از ابتدا رعایت شود: هر دو نفر باید با عشق وانگیزه تمایل داشته باشند تا شرایط را بهتر کنند. اگر یکی از زوج ها تمایل بیشتری داشته باشد و نفر دوم این طور نباشد، زوج درمانی هیچ وقت به موفقیت نمی رسد و روابط آنها اصلاح نخواهد شد. هر دو نفر باید مرحله به مرحله را به طور سازنده طی کنند، انگیزشان هر روز بیشتر شود تا بتوانند به صورت عالی این عوامل مخرب در روابط خود را از بین ببرند
  2. این وظیفه درمانگر است که به زوجین کمک کند تا هریک سهم خود را در حل این تعارضات و مشکلات بدانند. همانطور که در رقص تانگو حرکات هر دو نفر مهم است، در این نوع درمان نیز هر زوج باید نقش خود در رفع این مشکلات به خوبی ایفا کنند. اگر درمانگر نتواند شرایطی را فراهم کند تا زوجین را در کنار یکدیگر قرار گیرند و تا نسبت به هم جبهه نگیرند؛ در این صورت درمانگر مجبور است شجاعت به خرج دهد و خود مشکلات هر زوج را به زبان بیاورد. تا بتواند شرایط را بهتر کند. یعنی درمانگر باید بی طرف باشد، طرف هیچ کس نباشد و هوای هردو را داشته باشد.
  3. زوج ها باید به دقت به رفتارهای خودشان فکر کنند. این عمل در زوج ها بسیار رایج است، که درهنگام اختلاف و دعوا حق را به خوشان می دهند و از خودشان دفاع می کنند، از نظرشان آنها در رابطه زناشویی نقش خود را به خوبی ایفا کرده­اند و آن کسی که اشتباه می کند همسرشان هست. دفاع از خود و فرافکنی و سرزنش، باعث می شود این درمان به نتیجه نرسد. در واقع برای رسیدن به موفقیت، هر کدام باید  در آینه به خود نگاه کنند و تصمیم بگیرند که خود را تغییر دهند.

بدون شک هر درمانگر دیدگاه منحصر به فرد خود را دارد و از روش خود به صورت موثر و کارامد به درمان زوج ها می پردازد .من از طریق این دستورالعمل ها شرایطی را فراهم می کنم که زوج ها به حرف های هم گوش دهند، یعنی گوش شنوای هم باشند نه صرفا” یک شنونده، سبک ارتباطاتی بینشان بهتر شود و عوامل مخرب موجود در تعاملات آنها کم شود و راههای مثبت عشق ورزیدن و حمایت کردن از هم را بیاموزند. زوج ها به درمانگری احتیاج دارند که شجاعت این را داشته باشد که خود را درگیر کند و همه امور را مرتب کند. این کار سختی است اما  می تواند کار مفیدی باشد در صورتی که بخواهید درگیر آن شوید.

Jennifer Kunst

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *