تصمیمگیری برای ترک رابطه یا ماندن در آن بعد از خیانت
آگاه شدن از اینکه پارتنر فرد خیانت میکند ناراحتکننده است. فرد در کنار دست و پنجه نرم کردن با هیجانهای منفی ناشی از خیانت پارتنرش، باید به یک پرسش دشوار پاسخ دهد: بمانم یا بروم؟
چگونه میتوانیم در مورد ماندن در رابطه یا پایان دادن آن تصمیم بگیریم؟ چه عواملی در تصمیمگیری ما دخیل هستند؟
روزی شروت و دنیل ویگل از دانشگاه نوادا، رنو، این پرسش را بررسی کرده و نتیجه پژوهششان را به تازگی در مجله Social and Personal Relationships منتشر کردهاند.
شروت و ویگل در مطالعه اولشان ۲۰۰ مرد و زن دانشجو را که در رابطه بودند جمعآوری کردند. از شرکتکنندهها خواسته شد تا تصور کنند که بعد از دعوا با پارتنرشان، او به یک مهمانی رفته و در آنجا با فرد دیگری رابطه جنسی داشته است و بعد از آن، تمایلش را مبنی بر گذشتن از خیانت و ماندن در رابطه اعلام کرده است.
سپس، از نیمی از شرکتکنندهها خواسته شد تا تصور کنند که بیشتر افراد در رسانههای اجتماعیشان به آنها توصیه کردهاند تا در رابطه بمانند. از نیمه دیگر شرکتکنندهها برعکس این تصور خواسته شد، اینکه دوستان و خانوادهشان گفتهاند که بهتر است پارتنرشان را ترک کنند.
شرکتکنندهها، در حین مشخص کردن اینکه در چنین شرایطی رابطهشان را ادامه میدهند یا آن را به اتمام میرسانند، مجموعهای از پرسشنامهها را پر کردند. یکی از آنها بخشیدن پارتنر توسط آنها و دیگری میزان نسبت دادن علت خیانت به رفتار پارتنرشان را (آیا او مقصر بود؟) میسنجید.
این روانشناسان یافتند که تصمیم بر ماندن یا ترک کردن در بهترین شکل به صورت زنجیرهای از فرایندها توصیف میشود. ادراک شرکتکنندهها از تایید اعضای رسانههای اجتماعیشان بر روی نسبت دادن سرزنش توسط آنها، و در نتیجه بر میزان بخشیدن پارتنرشان توسط آنها و تصمیمگیری بر سر ماندن یا رفتن تاثیر گذاشت. بنابراین، افرادی که پارتنرشان را به خاطر خطایش سرزنش میکردند به احتمال کمتری او را بخشیده و با او میماندند. برعکس این فرایند برای شرکتکنندههایی که رسانههای اجتماعی به ماندن ترغیبشان میکردند اتفاق افتاد.
این یافتهها توسط مطالعه دیگری تایید شدند که در آن شرکتکنندهها قربانی یک خیانت واقعی (نه خیالی) شده بودند و نظرات واقعی دوستان و خانوادهشان را گزارش کردند.
مسلما این مطالعه نمیتواند دقیقا به ما بگوید که بعد از کشف خیانت پارتنرمان چه پاسخی خواهیم داد: شرایط هر فردی متفاوت است. همچنین رهایی نظراتمان از تاثیرپذیری از نظرات رسانههای اجتماعیمان دشوار است: به احتمال زیاد با کسانی در روابط اجتماعی هستیم که نظراتی مشابه با نظرات خودمان دارند. هچنین، همانطور که پژوهشگران این مقاله به آن اشاره میکنند، فرایند تصمیمگیری در افراد با سن بالاتر ظرافت بیشتری دارد. این افراد مسائل مادی، کودکان، و قراردادهای زندگی را در تصمیمگیریشان بر سر ترک کردن یا ماندن با فرد خیانتکار مورد نظر قرار میدهند.
با این وجود، این پژوهش نشان میدهد که زندگی ما تحت تاثیر کنشهای دیگران است و احساس و رفتار ما میتواند از گرایشهای دیگران (بخصوص دوستان و خانوادهمان) تاثیر بپذیرد. اگر متوجه خیانت پارتنرتان شدید، شاید بهتر است بر این مساله تامل کنید که توصیههای دیگران تا چه اندازهای شما را از آنچه خودتان تصمیم بهتری میدانید دور میکند.