همانطور که اکثرمان میدانیم، در سالهای اخیر اعمال خشونتآمیز و حملههای دستجمعی افزایش یافتهاند. بسیاری از سیاستمداران سعی میکنند (به شکلی بیفایده) این حوادث را توضیح دهند و ما با گسترش سریع تروماهایی در سطوح کشوری تنها ماندهایم. کنجکاوی ذاتی ما در مورد اطلاعات بیشتر (چه کسی؟ چه چیزی؟ چرا؟ کجا؟) توسط رسانهها مورد استفاده قرار گرفته و خشونت، در چرخهای نامحدود، محتوای آنها را فرا گرفته است؛ در واقع، خشونت ببینندهها و درآمد ناشی از تبلیغات رسانهها را بالا برده است. با اینکه آگاهی از خشونت فراگیر در کشورها اهمیت دارد، اما ممکن است این اطلاعات ما را با احساسهای اضطراب و افسردگی تنها بگذارند.
طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی منتشرشده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا، اگر که بعد از سانحهای دچار نشانههایی نظیر افسردگی، اضطراب، فلشبک، اجتناب، انزوا، دشواری در به خواب رفتن یا خواب ماندن، دشواری در تمرکز، بیقراری، گوش بزنگی یا واکنشهای یکهخودن بیش از حد شدید، ممکن است به اختلال استرس حاد دچار شده باشید. اگر این نشانهها بیشتر از یک ماه طول بکشند، ممکن است PTSD (اختلال استرس پس از سانحه تروماتیک) داشته باشید.
بعد از سانحه ۱۱ سپتامبر، جامعه پزشکی پژوهشهایی را انجام داد تا تعیین کند که آیا امکان PTSD نه با حضور در محل سانحه، که با شنیدن درباره رخداد تروماتیک یا دیدن آن با فاصله (مثلا از تلویزیون خانه) وجود دارد یا نه. این نوع از PTSD به عنوان PTSD ثانویه شناخته شده و به تازگی مورد توجه بسیاری از متخصصین سلامت روانی قرار گرفته است. با این دانش، چکونه میتوانیم از بمباران اطلاعاتی حوادث خشونتآمیز در امان باشیم و در عین حال بدانیم که در دنیای اطرافمان چه میگذرد؟ پاسخ این است که نمیتوانیم.
کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که در زمان مشاهده تروماها و یا تجربه تاثیر منفی آنها بر احساسها، افکار و رفتارهایمان به خودمان و دیگران کمک کنیم.
۱۲ خطمشی مقابلهای
۱. به تراژدی/تروما احترام بگذارید. شدت موقعیت و اثرگذاری آن را بدانید و به آن حساس باشید؛ اما متوجه باشید که این رخداد توسط هر فردی با سناریوی متفاوت و به شکلهای گوناگون تعبیر میشود.
۲. به دنبال تعادل باشید. اعمال مقابلهای و برابری برای متعادل کردن ترومای وحشتناکی که اتفاق افتاده مورد نیاز است. به تروماهای گذشته خودتان و تاثیراتی که بر افکار، احساسات، اعمال و کلمات امروزتان دارند توجه کنید.
۳. شفقتورزی داشته باشید. با گوشی شنوا و برقراری تماس چشمی مهربانیتان را نشان دهید. اسامی افراد قربانی را یاد بگیرید. از لمس کردنشان نترسید.
۴. همکاری و مهربانی جامعه را بهبود ببخشید. به افراد کمک کنید تا با به اشتراک گذاشتن اطلاعات تماسشان نظیر شماره تلفن و ایمیل، گروههای حمایتی تشکیل دهند.
۵. از نظر روانی و جسمانی قدرتمند باقی بمانید. تسلیم موقعیت منفی نشوید. زمانی که دیگران به شما نیاز دارند، محکم ماندن شما مهم است.
۶. مشکلات شخصی خودتان را وارد مشکلات جامعه نکنید. تا جایی که میتوانید احساسهای شخصیتان را در زمان کمک به دیگران کنار بگذارید. اگر حواستان نباشد ممکن است از نظر هیجانی بار دیگران شوید.
۷. بر روی راهحلها، نه مشکلات، تمرکز کنید. به جای تمرکز بر گذشته تروماتیک، به آهستگی به جلو حرکت کرده و با دقت و تامل به دنبال راهحل و آینده مثبت باشید. در گذشته منفیتان گیر نکنید و سعی کنید از زمان حال لذت ببرید.
۸. افرادی را که زندگیشان را از دست داده یا مجروح شدهاند مورد تقدیر و احترام قرار دهید. بهترین راه برای تشکر از این افراد، ادامه دادن راهشان و کمک کردن به افراد باقیماندهای است که میتوانید یاریشان کنید.
۹. از محدودیتهایتان آگاه باشید. اگر میبینید خسته، مضطرب، یا افسرده شدهاید کنار بکشید. از خودتان مراقبت کنید. اگر برای این کار آماده نباشید نمیتوانید به فرد دیگری کمک کنید. اگر پریشانی روانیتان بیشتر از چند روز طول کشید از یک متخصص کمک بگیرید.
۱۰. نه تنها با قربانیان، که با اطرافیانشان هم همدلی داشته باشید. شاید دشوار به نظر برسد، اما حتی میتوان با مهاجمینی که دارند با احساس گناهشان مقابله میکنند، همدلی نشان داد.
۱۱ از گرایشهای قضاوتگر دوری کنید. گروههای سیاسی/مذهبی را کلیشهای نبینید و بر فهم، شفقت و اعمال سازنده متمرکز باشید.
۱۲ از موسسههایی که قهرمانان همهروزه را به رسمیت میشناسند، حمایت کنید. این قهرمانان در چالش با تضادورزی و بیاحساسی جمعیت عمومی، نیازمند خوشبینی، اعتماد به نفس و حمایت جامعه هستند.